هفته پیش با انتشار خبر مسدود شدن سایت گلدکوئست ، بسیاری از آنهایی که اسیر این شبکه اختاپوسی شده بودند، حالشان گرفته شد. خیلی از آنها میلیون ها تومان در این شبکه سرمایه گذاری کرده بودند و حالا با بسته شدن شبکه یک شبه پولشان دود شده و رفته بود به هوا. متاسفانه آنها همگی اغفال شدگان تبلیغات نادرست و توخالی یک شبکه کلاهبرداری هنگ کنگی شده اند و البته خودشان هم دیگرانی را اغفال کرده اند، تا به سودهای رویایی دست پیدا کنند. این گزارشی است از شبکه گلدکوئست که در حال حاضر، مهمترین شبکه کلاهبرداری اینترنتی به حساب می آید و در یک سال گذشته توانسته است جای شبکه قدرتمند دیاموندز و سه قلوی دیگر او یعنی پرایم بانک ، ان پیرامید ، کیمبرلی و شبکه های داخلی مشابه آنها را بگیرد. احتمالا کارتون پینوکیو را دیده اید و لابد یادتان هست که در قسمتی از ماجراهای این کارتون گربه نره و روباه مکار عروسک ساده لوح ژپتوی نجار را گول می زنند و به او می گویند اگر سکه های خود را در جنگل طلا بکارد، بعد از مدتی کوتاه درختی خواهد رویید که میوه اش سکه های طلا خواهد بود. عروسک بیچاره هم حرفهای این دو موجود حیله گر را باور می کند و طلای خود را در جنگل می کارد و بقیه داستان را هم که خودتان در جریان هستید. پینوکیوی بیچاره هشتپلکومی شود و در حالی که به یک دراز گوش تبدیل شده ، از یک سیرک سردرمی آورد. حالا اگر شنیدید به جای روباه مکار و گربه نره شرکتهایی پیدا شده اند که همین ادعا را دارند؛ یعنی ادعا می کنند درخت طلا و الماس دارند و خیلی ها هم در جنگل آنها میلیون ها تومان ریال و دلار کاشته اند، با خودتان نگویید چه همه پینوکیو، چرا که پینوکیودر آخر فیلم آدم شد، اما حالا آدمهایی هستند که در آخر فیلم معلوم می شود پینوکیو شده اند؛ فریب خوردگان بهشت خیالی گلدکوئست.
گلدکوئست ، قمار کثیف قدیمی
اگر چه خیلی ها فکر می کنند گلدکوئست و شرکتهای مشابه آن با رونق اینترنت و چت و این طور حرفها سبز شده اند، اما در حقیقت آنها نوع امروزی یک نوع قمار قدیمی هستند، اما برای حفظ کلاس خودشان و این که جوانان ممالک جهان سومی راحت تر به آن اعتماد کنند، اسمش را گذاشته اند بازاریابی چند سطحی (Multi level marketing)یا هرمی این ترتیب که شرکت کننده در ازای پرداخت مقدار مشخصی پول چندین کارت دریافت می کند که باید آنها را به دیگران بفروشد و پولش را به حساب شرکت یا شخص فروشنده کارتها بریزد. خریداران بعدی هم که زیر مجموعه فروشنده قبل از خودشان قرار می گیرند باید این کارتها را به دیگران که به آنها اصطلاحا پایین دستی می گویند، بفروشند و باز پولش را به حساب شرکت فروشنده اصلی بریزند، تا خودشان سرگروه مجموعه دیگری بشوند. هر چقدر فروشندگان یا زیر مجموعه های آنها بتوانند افراد بیشتری را برای سرمایه گذاری به شرکت اصلی معرفی کنند و زیر مجموعه گسترده تری داشته باشند،به صورت هرمی در جدول بالاتر می روند، تا زمانی که به نزدیکی نوک هرم برسند و آن وقت پول زیادی گیرشان می آید. یاد گرفتید؟ به همین سادگی ، بدون آن که لازم باشد زیادفکر کنید.با گسترش اینترنت و افزایش کاربران آن ، این قمار هم به اینترنت راه یافت و شرکتهای بزرگی در این زمینه شروع به فعالیت کردند. با کمک اینترنت محدوده خدمت رسانی! آنها گسترش یافت و جهانی شد. حالا آنها در اینترنت آگهی می دهند و وعده قطعه های درخشان الماس یا سکه های طلا هم البته طعمه بسیار جذابی برای نوک قلاب است. بیشتر این شرکتها بازاریابانی از نوع وطنی و غیر وطنی استخدام کرده اند، تا به دوستانی که در کشورهایی که مشتریان احتمالی آنها به اینترنت دسترسی ندارند ، نیز خدمت رسانی کنند. بازاریابان برخی از آنها مانند شرکت گلدکوئست حتی کارتهای اعتباری 400، 800 و 1000 دلاری را از طریق دبی وارد کشور کرده اند که خریدار می تواند با خرید آنها و وارد کردن کد و رمز عبور شرکت و مشخصات خودش در این قمار شرکت کند. به این ترتیب شرکت از حساب کارت اعتباری خریداری شده از سوی متقاضی پول برمی دارد و فرد جزو شرکت کنندگان این قمار درمی آید. بعد از سرمایه گذاری اولیه هر یک از اعضا، به ازای هر دونفری که از سوی عضو یا زیر مجموعه او برای سرمایه گذاری معرفی شوند، مبلغی به عنوان پورسانت دریافت می کند که این پورسانت معمولا به صورت سکه یا گردنبند طلا برای عضو فرستاده می شود.
شما بایدبقیه را گول بزنید
برای شرکت در گلد کوئیست ابتدا باید از طریق یک معرف یا بالادستی مبلغی معادل 600تا 900هزار تومان به حساب شرکت واریز کنید و بعد از دریافت یک شماره باید خود شما 2 نفر دیگر را که معمولا هم از آشنایان و اقوام هستند، به شرکت معرفی کنید و کمکشان کنید پولشان را بریزند توی شکم مسوولان گلدکوئست. با فریب دادن این دو نفر بیچاره ، خودتان هی پشت سر هم در هرم می روید بالا و بالاتر و یک قران و ده شاهی گیرتان می آید. البته برای این که زیاد هم عذاب وجدان نداشته باشید، اسم کار خودتان را می توانید بگذارید «ویزیتور سکه و گردنبند گلدکوئست» ، اما حقیقت این است که خودتان هم می دانید دارید سرآن بنده خدا را کلاه می گذارید، تا روی شانه هایش سوار شوید و بروید بالاتر. خودتان هم می دانید که فروش کارتها خریدهای بی جهتی است که بدون آن که چیزی رد وبدل شود، صورت می گیرد و شما تنها سعی کرده اید دیگران را در این قمار وارد کنید، تا خودتان در جدول در ردیف بالاتری قرار بگیرید.در این نوع مثلا تجارت تا زمانی که به حد کافی در هرم بالا نرفته اید و به راس مشخصی نرسیده اید، سود یا پورسانتی به شما پرداخت نمی شود. کارت - یا امتیاز یاهر چیز دیگری که می خواهید اسمش را بگذارید - هر چند از زمان خرید آن مدت طولانی گذشته باشد، به قیمت بالاتری خریداری نمی شود. شهره. م یک نویسنده ادبیات کودک است. او بالا دستی شبکه است که تا کنون تعداد زیادی از دوستان نویسنده و مطبوعاتی خود را به سرمایه گذاری در این شبکه ترغیب کرده است. او در این باره می گوید: چند ماه قبل یکی از دوستان که رابطه خانوادگی زیادی با هم داشتیم ، با من تماس گرفت و گفت امشب در خانه ما میهمانی است و تعدادی از دوستانمان جمع شده اند و از من خواست همراه همسرم در مهمانی شرکت کنیم. در میهمانی من و همسرم با زن و مردی آشنا شدیم که ظاهرشان نشان می داد باید وضعشان توپ توپ باشد. آنها توضیحات کاملی درباره شرکتی به نام گلدکوئست دادند و من و همسرم را وسوسه کردند در این شرکت سرمایه گذاری کنیم. آنها سکه های طلایی را نشان دادند که روی برخی از آنها تصویری نیز نقش بسته بود و گفتند با سرمایه گذاری در این شرکت می توانید از درآمد روزانه 7200 دلاری به عنوان پورسانت و عایدی روزانه حداقل هزار دلاری تا پایان عمر برخوردار شوید. این زن و شوهر که مهارت خیلی زیادی هم در صحبت کردن داشتند در مقابل گفته ما درباره غیر مجاز بودن این نوع شرکتها گفتند که این شرکت با بقیه فرق دارد و از مراجع فتوا گرفته اندو حتی عکس امام خمینی هم با مجوز روی سکه های این شرکت ضرب شده و نشان می دهد ایراد شرعی و قانونی ندارد. با این توضیحات آنها من و همسرم وسوسه شدیم و پس انداز چند ساله مان را به حساب شرکت ریختیم و بعد از مدتی افتادیم دنبال ویزیتوری و خیلی از دوستان و اقوام را به شرکت معرفی کردیم. ما هر چند وقت یکبار با بالادستی ها و پایین دستی ها جلساتی داشتیم و دستورهایی را از بالادستی ها می گرفتیم و به پایین دستی ها ارائه می کردیم. کم کم دوستان بالا و پایین دستی جای دوستان واقعی مان را گرفتند و ما بیشتر از آن که به فکر دید وبازدید از اقوام باشیم ، به آنها به چشم یک مشتری جدید نگاه می کردیم. اوایل خیلی خوب بود و با فروش سکه ها و گردنبندهای ارسالی شرکت درآمد خوبی گیرمان می آمد، اما از زمان بسته شدن سایت بسیاری از اقوام که خیال می کنند ما با مسوولان شرکت تماس مستقیم داریم ، ما را تحت فشار گذاشته اند، تا پولشان را برگردانیم ، اما این پولها که دست ما نیست. ماهم خودمان اغفال شده ایم. افشین هم که از طریق یکی از همکلاسی هایش با این شرکت آشنا شده ، می گوید: من به خاطر رشته درسی ام که مدیریت بازرگانی است ، آشنایی نسبی با تجارت الکترونیک داشتم و زمانی که این دوستم از من خواست ، با پرداخت مبلغی به عضویت این شرکت دربیایم ، ترغیب شدم تا در این باره اطلاعات بیشتری به دست بیاورم. این دوستم در جلسات کلاس همیشه سکه های طلایی را که شرکت برایش فرستاده بود، به ما نشان می داد و از آنجا که او از لحاظ مادی فرد موفقی بود، من وبعضی ازبچه های کلاس هم وسوسه شدیم تا در این شرکت عضو شویم و به این طریق وارد این شبکه شدم.
یک کلاهبرداری برنامه ریزی شده
اگر چه در سالهای اخیر شرکتهای زیادی از این نوع در ایران سبز شده اند و بعد پاییزشان فرا رسیده و پولهای آدمهای بسیاری با نابودی آنها دود شده است ،اما گلدکوئستی ها نسبت به دیگران از همه با برنامه تر و حرفه ای تر عمل کرده اند. آنها با استفاده از تجربه های گرانقیمت 4 غول همترازشان یعنی ان پیر امید ، پریم بانک ، مای سون دیاموندز ، و شرکت کیمبرلی که این آخری ها با شرکت دیاموندز ادغام شد و همین طور شرکتهای پیش از آن یعنی پنتاگونو متوجه شدند که مهمترین مشکل فعالیت این نوع شرکتها درایران نه فقط مشکلات مالیاتی که مشکلات شرعی است که در زمینه فعالیتشان با آن مواجه هستند. به این طریق آنها برای مشروعیت بخشیدن به قمار خود به سراغ برخی مراجع رفتند و بدون توضیح کامل در باره نوع فعالیت خودشان ازبرخی مراجع در باره مشروع بودن فعالیتشان فتوا گرفتند و یا بعضاخودشان اقدام به جعل فتوا کردند، که جعل فتوا از قول آیت الله مکارم شیرازی از جمله این موارد است. علاوه بر آن نمایندگان این شرکت اقدام به ضرب سکه ای با تصویر امام خمینی (ره) کردند و این سکه را در فهرست کالاهای گلد کوئیست قرار دادند و به این ترتیب فعالیت خود را در ایران برای مشتریان بی اطلاع ، موجه و مشروع نشان دادند، آنها حتی در مواردی با سوء استفاده از نام افراد معروف و مشهور و عنوان کردن این که فلان شخصیت معروف هم در این زمینه سرمایه گذاری کرده است ،اقدام به کلاهبرداری کرده اند، که 32 زن و مرد کارگردان سینما، تلویزیون ، خواننده ، و... تا کنون جزو شکایت کنندگان ازاین شرکت هستند.
دلارهای حرام در حرام
مراجع تقلید با قاطعیت ، درآمدهای ناشی از گلدکوئست را حرام اعلام کرده اند، چه اسم پورسانت بر آن گذاشته شود و چه سود و بهره و سرمایه گذاری نام بگیرد و یا در قالب مشارکت اقتصادی با هر هدف دیگری مطرح شود. در استفتایی که از چند تن از مراجع عظام گرفته شد،اکثر مراجع به صورت قاطع حرام بودن این معامله را اعلام کرده اند.یکی از مسوولان دفتر آیت الله مکارم شیرازی با بیان حکم شرعی شرکت گلدکوئست و اقدام این شرکت در انتشار فتوای مجعول ایشان در این مورد اعلام کرد: به طور قطع شرکت در گلدکوئست شرکت در لاتاری و حرام است و در پول آن نمی شود دخل و تصرف کرد. مسوولان دفتر آیت الله فاضل لنکرانی نیز ، نظر ایشان را در باره شرکت در برنامه های گلدکوئست و شرکتهای مشابه حرام دانسته و اعلام کردند نظر ایشان بر این است که شرکت در گلدکوئست به لحاظ ضررهای آن حرام است.
تنبل خانه شاه عباسی
تجارت گلدکوئست و شرکتهای مشابه آن به نوعی ترویج روحیه تن پروری و کلاهبرداری به جای شرکت در کارهای تولیدی و فعالیت های اقتصادی است ، بسیاری از کارشناسان به این دلیل سرمایه گذاری در گلدکوئست را دارای مضرات بسیاری از لحاظ اجتماعی می دانند. دکتر امیرمیربها کارشناس IT در باره آسیبهای این نوع شرکتها می گوید: در کشوری که 70درصد جمعیت آن زیر 30سال هستند صدمات فرهنگی این روشها جبران ناپذیر است. این نوع بسترها سراب دلپذیری است که عاقبت خوشی برای جوانان ندارد.وی معتقد است این گونه فعالیت ها سبب می شود سرمایه ها به جای این که در بسترهای اقتصادی داخل کشور سرمایه گذاری شود در این سیاهچاله ها فرو بروند و منابع مالی کشورخارج شود. دکتر علی صنایعی استاد تجارت الکترونیک و مجری طرح IT و اشتغال در استانها نیز این تجارت را علیه سیستم پولی کشور و باعث از بین رفتن ارز می داند و معتقد است دولت موظف است تا جلوی این تجارت و معامله را بگیرد؛ چرا که هر گونه عملیاتی که علیه سیستم پولی مملکت و باعث از بین رفتن ارز کشور باشد، مخالف قانون بازرگانی مملکت تلقی می شود.علاوه بر این صاحبنظران و متخصصان صنف طلا و جواهر معتقدند ارزش طلای سکه های گلدکوئست یک سوم مبلغی است که شرکت هنگ کنگی از مشتریان ایرانی خود دریافت می کند. به عبارت دیگر، با این فرض خوشبینانه که هر خریدار گلدکوئست ، پس از واریز وجه ، حتما محصول درخواستی خود را دریافت می کند - موارد خلاف این به دفعات از طریق تماس گیرندگان مطرح شده است - باید بپذیریم که دو برابر رقمی که به عنوان محصول گلدکوئست به کشور وارد می شود، به صورت ارز از کشور خارج می شود و این ضربه ای بزرگ بر پیکره اقتصاد ملی است. کارشناسان معتقدند، حتی نمونه های داخلی گلدکوئست نیز که هر از گاه از گوشه و کنار چهره می نمایانند، باعث خروج نقدینگی از بخشهای صنعتی و تولیدی می شوند و اقتصاد کشور را دستخوش مشکل می کنند.
وقتی بی کلاهی پیدا نشود
یکی از ایرادات مهمی که به این نوع مثلا تجارت وارد می شود آن است که اگرچه این شرکتها ممکن ست در ابتدای فعالیت خود سودهای کلان نصیب کسانی کنند که زودتر از همه به عضویت این شبکه درآمده اند ، اما بالاخره زمانی می رسد که دیگر در یک منطقه جغرافیایی خریداری که بخواهد آنها را بخرد وجود نداشته باشد و وقتی کار به اینجا برسد، یعنی جریان قفل شده است و آنهایی که کارتها راخریده اند، دیگر پایین دستی ای ندارند، تا سرش را کلاه بگذارند وبه خرید ترغیب کنند و به این ترتیب ،کارتها روی دست آدمها باد می کند و این یعنی دلار پر!
یک بار برای همیشه
هفته گذشته دادستانی تهران در پی شکایت 2 هزار نفر به مسدود کردن سایت شرکت گلدکوئست اقدام کرد وبازپرس دادسرای کارکنان دولت نیز دستور شناسایی و بازداشت برخی رابطان و عوامل اصلی دو شرکت اینترنتی گلدکوئست و مای سون دیاموندز را به اتهام کلاهبرداری واخلال در نظم اقتصادی در جامعه صادر کرد و دستور داد تا افرادی را که به عنوان سرشاخه و یا سرگروه و یا رابطان این تشکیلات از افراد کلاهبرداری می کنند شناسایی و دستگیر شوند. دادستانی تهران نیز با صدور اطلاعیه ای از کسانی که از شرکت گلدکوئست و رابطان آن شکایت دارند در خواست کرد برای پیگیری شکایت خود به شعبه سوم بازپرسی دادسرای کارکنان دولت مراجعه کنند. با انتشار این خبرها در مطبوعات برای چندمین بار بحث توقیف گلدکوئست و شرکتهای مشابه آن با خبر بسته شدن سایت گلدکوئست بار دیگر به بحث روز مردم در تاکسی و صف اتوبوس تبدیل شد و بسیاری از کسانی که در این قمار افتاده بودند، احساس کردند پولهایشان به هوا رفته است. متاسفانه این گونه مبارزه و برخورد با شرکتهای قمارگونه این چنینی بارها تجربه شده و بعد از مدتی این شرکتها دوباره سربرآورده اند و رشد قارچ گونه خود را آغاز کرده اند. سال گذشته وزارت اطلاعات تعدادی از مراکز قمار این گونه را تعطیل کرد و چندنفر از اعضای اصلی باندها را در داخل کشور دستگیر و حتی اقدام به دستگیری سرکرده ایرانی باند دیاموند (الماس) در ایران کرد، اما متاسفانه این فعالیت بار دیگر از سوی شرکت گلدکوئست و حتی شرکت دیاموندز پیگیری شد. اگر چه طولانی تر شدن فعالیت هر یک از این شرکتها باعث می شود آمار فریب خوردگان بالا و بالاتر برود ،اما بستن یکباره آنها و مبارزه مقطعی با آنها به سود مسوولان شرکت است که پول خریداران ایرانی خود را به دلیل عدم معرفی پایین دستی بلوکه می کنند و تنها ضرر آن به فریب خوردگان این شرکتها در داخل کشور می رسد و بعد از مدتی باز شرکتی با نام دیگر و تبلیغات مجدد سبز می شود و باز فریب خوردگان بعدی ،در حالی که اگر قرار بر مبارزه و برخورد با این نوع کلاهبرداری است ، باید با تصویب قانونی جلوی تمامی شبکه های مشابه آنها برای همیشه گرفته شود.
طلا هم طلاهای قدیم
بابا این همه طلا طلا کردید گند این طلاهای گلدکوئستی هم که درآمد، مدیر روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران همین چند روز پیش اعلام کرده که بیش از ده کیلو طلای تقلبی قاچاق متعلق به شرکت خارجی گلدکوئست در گمرکات مهرآباد کشف شده است. از قرار معلوم این طلاها از دبی آمده اند به این طرف آب و قرار بوده در میان اعضای شرکت در داخل کشور توزیع شوند. با آزمایش عیار این طلاها مشخص شده که قطعات نقره با روکش طلا در آنها به کار رفته و بعضی از آنها با عیار 18به جای عیار 24 به اعضا هدیه شده است!
شاید پولتان برگردد
این روزهای آخری بعضی خبرهای خوبی هم از پیگیری این پرونده توسط دادسرای تهران به گوش می رسد از قرار معلوم نماینده شرکت گلدکوئست به دادسرا احضار شده و به این وسیله به رئیس این شرکت در هنگ کنگ برای روشن شدن وضع اعضای شبکه اخطار داده شده است که اگر وضع پولهایی را که بالا کشیده مشخص نکند از طریق پلیس بین الملل تحت تعقیب قرار خواهد گرفت. علاوه بر این به گفته مدیر روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران ، شرکت گلدکوئست موظف شده است پولهای گرفته شده را برگرداند و در عین حال یک چک ضمانت در دادسرا بسپارد تا ضرر و زیان افراد مغبون از آن تامین شود.
|