سفارش تبلیغ
صبا ویژن
blogsTemplates for your blogpersianblogpersianyahoo
چشمها، پیش قراولان دلهایند . [امام علی علیه السلام]
همسفر مصلوب

  نویسنده: روح همسفر  
 

هوالعشق
از عین علی عیون ما بینا شد     و از لام علی لسان ما گویا شد
در یای علی نور خدا می بینم       زان نور محمد و علی پیدا شد

در آسمان هفتم شور و غوغایی برپا بود و ملائک رقص عشق را آغاز کرده بودند و همه جا غرق نور و سرور بود، زمین به خود می بالید و به آسمان فخر و مباهات می نمود که مولودی عزیز بر این زمین پای می نهد و بلبلان زیباترین نغمه ها را می سرودند تا با عرشیان در این شادی هم نوایی کنند، شاپرکها و پروانه ها شمیم عشق و مهرورزی را در فضا می پراکندند و گلها با عطرافشانی خود در این شادی آسمان و زمین شرکت می کردند و کعبه در انتظار عشق.
و آمد، آمد او که برتر از وصف، برتر از اندیشه و والاتر از جوهر کلام بود او که با شگفتی شکوفید و با معیاری دیگرزیست و به گونه یی دیگر ماند، و با حالتی برتر رفت ... انسانی که شکوه و استواری کوه، نرمخویی و زلالی آب، فروشندگی صاعقه، گرمی آفتاب، گستردگی دریاها و ابهام و هیمنه بیشه زاران و جنگلهای انبوه، سادگی و صافی کویر و پاکی ملکوت خدا، همه و همه را یکجا در وجود خویش داشت...
شگفت زاده شد، شگفت زیست و شگفت از چشم ها رفت... 
و اینک، باهم، این همه شگفتی را مرور کنیم:
و حال این فاطمه دختر اسد است که به سوی خانه ی خدا پیش آمد، ایستاد و چنین گفت:
"خداوندا، به تو و پیامبرانت و کتابهایشان ایمان دارم، گفتار ابراهیم (ع) ، جد خود را راستین می دانم، همانکه این خانه را به فرمان تو بنانهاد...‏
تو را به او و به این کودک که با خویش در شکم دارم سوگند می دهم که زادنش را برمن آسان کن!"
در همین هنگام، شگفتا! که دیوار خانه ی خداوند از هم شکافتن، آن گرامی بانو، پا به درون گذارد و دیوار دوباره به هم برآمد...
و چهار روز بعد، آن بانوی بزرگوار از کعبه عشق پا بیرون نهاد، با کودکی در آغوش که به او می بالید و گفت : پیامی از غیب شنیدم که نامش را "علی بگذار و این به روز جمعه ی سیزدهم رجب، سی ام عام الفیل (23 سال پیش از هجرت) بود.‏
و علی آمد او که آمدنش به زیبایی تمام زیبایی ها و مهربانیش به تمام مهربانیها و او که عشق را از کعبه آغاز کرد و در محراب به اوج خود رساند او که در خانه خدا آمد و در خانه خدا رفت و در زمین خدا تنها برای خدا زیست و زیباترین هدیه را که همان کلام ارزشمند خود چون نهج البلاغه برای هدایت ما در زمین فانی نهاد تا شاید ما بتوانیم گوشه از محبت و مهربانی آن مهربان را درک کنیم و این میسر نمی شود مگر آنکه بتوانیم کلام آن بزرگوار را دریابیم و سیری هر چند کوتاه در حکمتها ، خطبه ها و ناله های آن بزرگوار داشته باشیم و فردا دیر است همین امروز گذری به نهج البلاغه داشته باشیم تا شاید که بفهمیم علی (ع) که بود، چگونه آمد، چگونه زیست و چگونه رفت. انشاءا... که بتوانیم در این ماه که ماه پربرکت رجب می باشد توشه ای هر چند ناچیز از کلام آن بزرگوار برگیریم. ‏

نرگس بیاضیان


 
   
یکشنبه 84 شهریور 6 ساعت 12:2 عصر

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  هنر فیلم
[عناوین آرشیوشده]
 
پارسی بلاگ

خانه مدیریت شناسنامه ایمیل

18872: کل بازدید

22 :بازدید امروز

1 :بازدید دیروز

 RSS 

 
آرشیو
 
درباره خودم
 
لوگوی خودم
همسفر مصلوب
 
 
 
حضور و غیاب
 
اشتراک