مد روز ما!
مانتوی پوستپیازی صورتی تنگ که انگار به زور پوشیده و دگمههایش را به سختی بسته و شلوار سفید که اندکی پایینتر از زانوست، به همراه روسری نازکه که جلو و پشت موها از کمند آن گریختهاند، به علاوه کفشهایی که کل سطح پاها را بدون جوراب و با تزیینات خاص به نمایش گذاشتهاند. کل پوشش دختری 19-18 ساله را شامل میشود که در ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوس نشسته است، با اکراه سر سخن را با او باز میکنم. نامش مهساست و پشتکنکوری. از او دلیل این گونه پوشش ظاهری را میبوسم بلافاصله میگویند چونکه مد تابستونه! از او تعریف مد را میخواهم. میگوید: چیزی که همه میپوشن و تو جامعه زیاد میشد مده و قشنگ هم هست. اصطلاحاً شما با این جوری تیپ زدن به روز میشی! به راستی جامعه فعلی ما خصوصاً در فصل ویژه تابستان که تعطیلی مدارس و دانشگاهها را با چاشنی گرمای فوقالعاده و ایام فراغت به همراه دارد، کم نیستند جوانانی اعم از دختر یا پسر که این گونه میاندیشند و عمل میکنند و خواسته یا ناخواسته خویش و خصوصاً جامعه را در معرض آسیبهای اجتماعی فراوانی که معلول این گونه پوششهاست قرار میدهند.
در هر جامعه نوع و کیفیت لباس زنان و مردان علاوه بر آنکه تابع شرایط اقتصادی و اجتماعی و اقلیمی آن جامعه است قویاً تابع جهانبینی و ارزشهای حاکم بر فرهنگ آن جامعه و حتی مبین و آیینه آن جهانبینی است.
فرهنگ مهاجم غرب یا...
جامعه ما در این چندساله اخیر در معرض انقلاب ارتباطات و اطلاعات در کره زمین قرار گرفته است و بدون شک فرهنگ مهاجم غرب با برتری رسانهای خویش به تمام دنیا و خصوصاً مشرقزمین حملهور شده است. موج گسترش جوانان از امواج ماهوارهای و شبکههای اینترنتی را به هیچ عنوان نباید دست کم گرفت. مدلهای لباس، آرایش، مو و... که هرروزه چون قارچ در جامعه ما میرویند و نامهای برمودایی، تیفوسی و... را یدک میکشند نشان از این ادعا دارند و درایت میانه آیا تصور از جوانان ماست که نوجویی و تنوعطلبی از ویژگیهای آنان است و یا از متولیان فرهنگی نظام و دستگاههای ذیربط که برای ارایه پوشش ملی متناسب با شرایط روز و مقتضیات زمان هیچ نکردهاند و از دیکته ناگفته برای جوانان ما پیوسته غلط میگیرند!
لباس یا پوست دوم!
دکتر غلامعلی حداد عادل در کتاب ارزشمند فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی مینگارد: در فرهنگ غرب لباس وسیلهای برای پوشش تن نیست بلکه برای آرایش کردن است. در چنین حال و هوایی که شخصیت زن به نمایش جسم اوست لباس او باید تنگ باشد تا همچون لعاب نازکی روی جسم او کشیده شود و خصوصیات جسمانی او را محو نسازد و باید کوتاه باشد تا هر چه بیشتر تن او را نپوشاند! لباس نه خانه تن که پوست دوم اوست و لباس به تن میکند تا با کمک آن بعضی از اندام خود را قالب و بعضی دیگر را قاب بگیرد! آنچه مدل لباس را تعیین میکند، روانشناسی جنسی است و در حقیقت مبتکران مدهای تازه همواره در کار تنظیم نسبت میان فرهنگ برهنگی و پوشیدگی هستند تا بتوانند حداکثر جلوه و جاذبه را در این جدس و حداکثر اشتیاق را در آن جنس دیگر ایجاد نمیاند. تصادفی نیست که کت و شلوار مردانه غربی که همه ما امروزه میپوشیم این اندزه چسبیده به تن و به اصطلاح قالب تن است. این هم غربی و دقیقاً ناشی از مفهوم مساله جنسیت در غرب است. این میل به نمایاندن تن است که حتی لباس مردانه را این اندازه به تن میچسباند و تنگ میکند.
لباس ملی کجاست؟
مدتی است که کمیسیون فرهنگی مجلس به دنبال طرح لباس ملی است و جلساتی هم با وزارت بازرگانی، اتحادیه صنف پوشاکداران، نیروی انتظامی، صدا و سیما و... هم برگزار شده است. اما سوالی جدی که مطرح میشود این است که چرا لباس غیرمتعارف غربی که شئون اخلاقی جامعه را تهدید میکند چرا وارد کشور میشود؟ چرا در برخی کارگاهها و کارخانههای داخلی تولید میشود، چرا در سطح جامعه به راحتی و بدون کوچکترین مزاحمتی در سطح جامعه پوشیده میشود و چرا حتی در رسانه ملی و فیلم و سریالهای ایرانی به راحتی تبلیغ میشود و به خورد دختران و زنان و مردان جامعه ما داده میشود.
مشکل بزرگتر از کمکاری یک دستگاه و نهاد است و به نظر نگارنده تمامی دستگاههایی که نام برده شد در این قطعه مسئولیتی سنگین دارند بر عقلا واضح است که آسیبهای اجتماعی که زاییده تغییر الگوش پوشش زنان و دختران در جامعه با بالا بردن آستانه تحریک مردان و پسران پدید میآید تا چه حد است و طرحهای پژوهشی گستردهای توسط محققان علوم اجتماعی در این قضیه کار شده است اما گوش شنوای آن کجاست.
موخره
ملتی که به ارزشها و نظام فکری و فرهنگی خود که دارای عقبه چندینهزار ساله است به بهانه ارتجاع و دمده بودن و واپسگرایی پشن کند آینده خوبی را بر نخواهد داشت و شک نکنید که وابستگی فرهنگی خطرناکترین نوع وابستگی نیست و بدون شک استعمار فرانوین استعمار فرهنگی است که لباس، گویش، آداب و رسوم و در یک کلام سبک زندگی ملتها را هدق قرار داده است.
والسلام
رضا موسوی
|