در اکتبر 1971 به مناسب جشنهای 2500 ساله در تخت جمشید در یک محیط لمیزرع 62 چادر برافراشته شد. درون هرکدام نیز با پردههای مخمل بنفش و چلچراغهای سبز مطلا، میزهای سنگ مرمر صورتی رنگ تزیین شد و برای تاسیسات از یک سال قبل کاروان کامیونها وسایل مورد نیاز را به آن منطقه حمل کردند. برای پذیرایی 165 سرآشپز پیشخدمت و گارسون را مستقیماً از رستوران ماکسیم فرانسه با هواپیما و 2500 بطری مشروی درجه یک که قیمت هر بطر آن سر به 100 دلار میزد از فرانسه آوردند. نکته قابل توجه اینکه دولت سویس فقط به اعزام یک عضو بازنشسته شورای حکومت فدرال اکتفا کرد که آن هم با مخالفت روبهرو شد. نمایندگان پارلمان میگفتند که وقتی مردم ایران از فقر و گرسنگی رنج میبرند چرا باید جشنی تربیت داده شود که غذای شاه و میهمانانش خاویار باشد.
2) در سال 1967 که مصادف با جشن تاجگذاری محمدرضاشاه تاجی که برای وی تهیه شد از 3380 قطعه الماس 388 مروارید، 5 زمرد، 2 یاقوت درشت و تاج ملکه از کلاو پلاتین ساخته شده بود که شامل 1464 الماس، 105 مروارید 36 زمرد، 36 یاقوت بود و شنلهای آنها نیز با یاقوت و زمرد تزیین شده بود.
3) در سالهای آخر سلطنت رژیم فهمیده بود که برای جلب نظر مذهبیون باید اقداماتی را انجام دهد و یکی از آنها ارسال تعداد زیادی عکس شاه در لباس احرام بود که این عکسها در وزارتخانهها و میدان شهر آویخته شد. در 7 خرداد 57 شاه و ملکه به اتفاق گروهی از درباریان به زیارت حرم مطهر امام رضا رفتند و ما در مقابل دوربین به زیارت پرداختند. در این هنگام ملکه بدون هیچگونه آرایشی و با چادری مشکی از جنس توری بسیار گرانقیمت ظاهر شد و حرکاتش به جای نشان دینداری حالت جلوهگرانه و تحریکآمیز داشت که باعث انتقادات زیادی شد.
4) مینو صمیمی در ایران در دورهای ریاست روابط عمومی سازمان حمایت از کودکان را بر عهده داشت. وی در صفحاتی از کتابش نقل کرده که ما به شیرخشک نیاز داشتیم که برای کودکان معلول ذهنی مفید باشد و از نظر بودجه نیز کاملاً تامین بودیم وظیفه من ترجمه آگهیهایی بود که در رابطه با فروش شیرخشک از کارخانهها و کشرهای مختلف ارسال میشد و من در کمال تعجب دیدم مدیرعامل پس از خواندن فهرست تنظیمی من ارزانترین شیرخشک را که از لحاظ کیفیت در سطح پایینی قرار داشت را انتخاب کرد و این در حالی بود که کمپانی سویدی سازنده نیز در مناقصه خود متذکر شده بود که این شیرخشک را که از لحاظ کیفیت در سطح پایینی قرار داشت را انتخاب کرد و این در حالی بود که کمپانی سویدی سازنده نیز در مناقصه خود متذکر شده بود که این شیرخشک برای تغذیه گوسالههای شیرخوار میباشد. این انتخاب با مخالفت من روبهرو شد که همین امر باعث جبههگیریهایی علیه من شد و من بهتر دیدم از سازمانی که به جای حمایت از کودکان به فکر حمایت از جیب و سرمایه خود هستند استعفا دهم.
5) در آخرین روزهای سال 1977 کارتر و همسرش به تهران آمدند.به افتخار ورود کارتر میهمانی بسیار مجللی با شرکت دوستان و مشاوران ایرانی و آمریکایی شاه و همسرانشان ترتیب یافت و در همان شب به مناسبت شب اول ژانویه 1978 مراسم ویژهای به سبک غربیها برپا شد. در آغاز میهمانی شاه و کارتر با نطقهای تشریفاتی به ستایش از یکدیگر پرداختند و کارتر با تجلیل از عملکرد شاه که ایران را به صورت جزیره ثبات در یک منطقه پرآشوب درآورده آن را ناشی از اعتماد ملت به شاه دانست. در پایان شاه و کارتر جامهای کریستال شامپاین فرانسوی را به افتخار اتحاد ناگسستنی ایران و آمریکا و فرا رسیدن سال نو میلادی سرکشیدند و این در حالی بود که تمام این مراسم به صورت مستقیم از تلویزیون پخش میشد و شب اول ژانویه مصادف بود با شب بیستم ماه محرم و این امر و شرابخواری در ملاء عام شاه باعث خشم ملت شد و در کمتر از یک سال بعد اوضاع کشور که آمریکاییها آن را جزیره ثبات نامیدند چنان دگرگون شد که بساط خاندان پهلوی برچیده شد.
|