" پوشش ملی ؛ هویتی در حاشیه "
کسی نمی تواند انکارنماید که مقوله هایی مانند " زبان " ، " لباس" ، " موسیقی" و ... از وجوه مسلم "هویت" یک ملت زنده است . اینکه با گذشت 26 سال از عمر یک انقلاب دینی و فرهنگی در کشورمان هنوز در رابطه با این مسائل دچار مشکلیم مرثیه جانسوزی است که شرح آن بگونه ای که باید ، در این مقال میسر نیست . اما به هر حال سعی داریم در این سطور نگاهی گذارا به این مطلب بیاندازیم . برای درمان هر دردی و رفع هر مشکلی باید ابتدا آن درد یا مشکل را شناخت . برای بحث پیرامون این موضوع و شناخت دلایل و ریشه های آن نیز باید صادق بود و صریح . لذا نگارنده بر این اساس قلم ناقص خویش را بکار گرفته است . (به قول برادر احمدی باب بحث باز است) اگر در پاسخ به این سوال که چرا عده زیادی از جوانان این مرز و بوم پوشش دارند که نمی باید داشته باشند دقت نماییم خواهیم دید که ریشه این " ناهنجاری " عمیق تر از بحث " خیاط " و " فروشنده " و ... است . از زاویه ای می توان دلایل این امر را اینگونه بیان نمود : از یک طرف : اولا : حوزویان محترم و عالمان دینی یا آنطور که باید واضح ، قاطع ، مستدل و با وحدت رویه در مورد نگاه دین به نوع ، شکل و خصوصیات دیگر پوشش (خصوصا پوشش آقایان) سخن نگفته اند یا اگر هم گفته اند به نحو شایسته و فراگیر به اطلاع آحاد جامعه نرسیده است . ثانیا : سیاستگزاران و برنامه ریزان فرهنگی به عنوان متولی امر که باید بر اساس بسترهای دینی و ملی نسبت به طراحی - تهیه - تبلیغ ودفاع از" پوشش ملی" اقدام می کردند نه تنها چنین نکردند بلکه این مسئله را مورد بی مهری قرار داده و از برنامه های اساسی خود حذف نمودند (خود جای بحث دارد) . ثالثا : رسانه ها اعم از رادیو تلویزیون و مطبوعات به ویژه تلویزیون و سینما نیز نه تنها در این "خط" قرار نداشته اند بلکه متاسفانه با " برد" زیاد و " مخاطب" فراوانی که دارند بیشترین اثر منفی را بر اقشار مختلف جامعه داشته اند . رابعا : بخشهایی از افراد جامعه نیز متاثر از تبلیغات وسیع و قوی استعمارگران و اذناب آنها با پذیرش حالتی مخفی از " سکولاریزم" در زندگی عملی ، برای انتخاب نوع پوشش خود نه از منابع و مراجع دینی استعلام کرده و نه اصلا خود را نیازمند به این عمل می دانند . و آگاهانه یا ناآگاهانه "الگوهای کاذب" را برای پوشش خود برگزیده اند . از طرف دیگر :
استثمارگران و غارتگران عالم هم برای تعیین و تحمیل الگوهای خاص برای پوشش ملتها از جمله ملت ما به انگیزه های زیر برنامه مفصلی دارند : الف) "مادی" : جلوگیری از تولید داخلی و رسیدن به ثروت و سرمایه قارونی از طریق فروش "مدهای مختلف" لباس در کشورهای مختلف ب) "وابستگی ملتها" : وقتی ملتی هویتش دچار خدشه گردید - به علت رابطه لباس با هویت - راهی ندارد جز اینکه در دامان هویتی بیافتند که نسبت به آن احساس حقارت می کنند و لذا همیشه احساس وابستگی به آن کشور یا ملت دارند . ج) "فرهنگی" : چون لباس و پوشش از اجزای فرهنگی یک جامعه است لذا ورود لباسهای تولید شده بیگانه به کشور یا طراحی و تهیه لباسهای داخلی ملهم شده از فرهنگ آنها ، با گذشت زمان به تخریب بخشهایی از فرهنگ بومی و جایگزین شدن "فرهنگ مهاجم" خواهد انجامید . د) "امنیتی" : ملت یا ملتهایی که از یک طرف دچار مشکلات اقتصادی و از طرف دیگر فرهنگ و هویتش دچار "خدشه" و "ترک" شده باشد هرگز نمی تواند روی پای خود بایستد تا چه برسد به تهدید "منافع" و "ماهیت" قدرتهای چپاولگر "عمدتا غربی" . یک نکته : باید توجه داشت که بررسی و توجه به این مسئله بدون توجه به مسائلی مثل "اقتصاد" - "زبان" - "سیاست" - "آموزش" و ... نمی تواند به اندازه کافی مفید واقع گردد چرا که همه این امور اجزای یک برنامه وسیع و سازماندهی شده برای تخدیر و چپاول ملتهای جهان است که باید با یک نگاه کلی به آنها نظر انداخت .
ارسلان گودرزی
|